یک هفته به تولد زهرا جونی
سلام خاله جون الان شبه دوشنبه 20 بهمن است که مینویسم . ان شاء الله یک هفته مونده به روز تولدت.منم نوشتن مقاله ام و تموم کردم و کارهای دیگرم و میکنم تا برای تولدت آماده باشم.
امروز مامان جون اومد و تورو حموم برد تو وانت اسباب بازی میندازن و تو مشغول میشی و با اونا بازی میکنی. این روزها حسابی شلوغی میکنی.
راستی خاله دیگه بزرگ شدی خودت راه میری
از تاریخ 93.11.7 که خونمونن اومده بودی خودت به تنهایی دو سه قدم راه رفتی برای اولین بار.
این روزها هم یک اسباب بازی و از زمین برمیداری و پنج شش قدم به تنهایی راه میری و بعد خسته میشی و میشینی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی